دقیقا لعنت به بک آپی که گرفته بودم و الان نیست و نابود شده.
من و شهرام تحقیقا و تقریبا رکوددار طرحهای نافرجام دنیا هستیم. چه طرحهای مشترک، چه طرحهای شخصی. تا همین الان گمانم نزدیک به ۴۰-۵۰ تا پروژه داشتیم که در مراحل مختلف نابود شدند.
یکیشون که خیلی هم دوستش داشتم (و هنوزم دارم) ترجمهی Comic Book و Graphic novel بود.
برای اولین نمونه رفتیم سراغ DMZ (دلیلش هم علاقهی مشترکمون به کتابهای انتشارات Vertigo است).
متاسفانه کار فقط تا Prototype رسید. دو صفحه از کارمون رو این پایین گذاشتم. البته متاسفانهتر نمونهی ترجمه شده رو هرچی می گردم پیداش نمی کنم، اینی که این پایینه نسخهی اصلیه.
همچنان در حال گشتنم اگه پیداش کردم که میگذارمش کنار همین.
با کمال شگفتی، شهرام داشتش. سمت راست نمونهی اصلی، سمت چپ کار ما:
و همچنان لعنت به بک آپی که نیست.
پوووف ، پسر! چه شوق و ذوقی بود سر این پروژه !
خالا .. هارد من ترکید ، چیز میز های تو گم و گور شد !؟ در کمال ناباوری کل سیزن اول رو هاردم به جا مونده تا جایی که ترجمه شده ! فقط اون فایل ترجمه ات به رحمت ایزدی پیوست !
http://tinypic.info/files/gw18o0ajo27o9j8aayq6.jpg
اگه آدم باشم و بمونم میشه دوباره سرپاش کرد ! (ایم)
فعلا
دکی مارو باش ، اشتباه آپ کردم ، اون اینه !
http://tinypic.info/files/2t6lufrkclf30vjxlcb9.jpg
فعلا
به داش کامی!
بابا کومیک … بابا ترجمه … بابا بک آپ … بابا ناله … بابا رفیق … بابا آب داد :دی
//
کامی آخه این عکس چیه این پایین گذاشتی *)#&@*)&#@%)#% !!! چش چیل آدم در میاد تا کد سیکروریتی رو وارد می کنه #@&*)&#@*)#*$ …