خداحافظی طولانی

بالاخره باید باهاش خداحافظی می کردیم, که کردیم. می دونم برای خودش از همه سخت تر بود ولی به روی خودش نمی آورد. چه میشه کرد ما هرجور که می تونستیم سعی کردیم که اینجوری نشه ولی شد. دست کم برای یه مدت نسبتا بلند تموم شد.

ولی برای همین مدت نه چندان کوتاه هم از شهرام خیلی ممنونم.

پ.ن: حاجیم کم ناراخت نیست: خداحافظ کافه کافکا!


دیدگاه‌ها

5 پاسخ به “خداحافظی طولانی”

  1. انشالله هر چه زودتر بازم راه میوفته

  2. اره کامبیز جان
    دنیا محله گذره . یکی میاد اون یکی میره
    خلاصه این روزگار برای خودش هی میره هی میاد. ما هم حاج و واج نگاهش می کنیم.

  3. ببخشید یادم رفت اینو برات بخونم
    عزیزه رفته سفر کی بر میگردی
    چمونم مونده به در کی بر میگردی
    انشاا… که این دوست شما هم یک روزی بر میگرده.
    موفق باشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *