دیوانه وار عاشق این فیلمم, این که خودت نباشی, نه که نخوای نتونی, نذارن که خودت باشی دستمایه ی خوبی برای فیلمه اما اینکه هر دو قطب داستان همچین وضعیتی داشته باشند کار رو پیچیده می کنه.
اینجا با پلیسی طرفیم که سال هاست به عنوان مامور مخفی داره فعالیت می کنه و یکی از همدوره هاش که اصلا به قصد جاسوسی وارد نیرو شده. بازی از این وحشتناکتر که هر دو میشن مسئول شکار اون یکی؟
عذابی بدتر از زنده موندن برای مینگ هست؟ ویلیام موناهان و اسکورسیزی موقع بازسازی مرگ رو براش انتخاب کردند ولی گمانم مرگ کمترین تقاصی بود که می شه برای همچین کسی در نظر گرفت.
یه توضیح در مورد اسم فیلم:
اسم اصلی فیلم ( Infernal affairs) بازی زبانی جالبیه با Internal affairs (امور داخلی – رسیدگی به تخلفات مامورین پلیس). برای اینکه هم معنی بهم نخوره هم تقریبا بشه اون بازی رو حفظ کرد من امور دوزخی رو بیشتر ترجیح میدم به امثال امور جهنمی.
دیدگاهتان را بنویسید