نویسنده: kaambiz
-
صورتمو بهم پس بده!
Rorschach’s Journal. October 12th, 1985: Dog carcass in alley this morning, tire tread on burst stomach. This city is afraid of me. I have seen its true face. The streets are extended gutters and the gutters are full of blood and when the drains finally scab over, all the vermin will drown. The accumulated filth…
-
راقم مفلوک این سطور، در انتظار وصول دعوتنامهی درک است. سالهاست انتظار آن را میکشد، آن قدر که گاهی فراموشش میشود که مدتهای مدیدیست که تنها هدف زنده بودنش همان است.
-
از این Post Formats توی WordPress خوشم اومده، ناجور. بعدن اگه حوصلهاش بود میگم چه باید کرد و چگونه. فعلن که این قالب داره حال میده.
-
نابودم، نابودی، نابودم کردی.
-
زمستان در راه است…
Game of Thrones براساس جلد اول (به همین نام) از مجموعهی A song of Ice and Fire اثر George R. R. Martin
-
Robin Hood
– A good knight. – Short, but sweet. – I mean, he was a good knight. A good knight-at-arms, a soldier. – Oh, yes, my knight-in-arms, even so.
-
توضیح رقتانگیز!
پست قبلی، گویا مقادیری توضیح واضحات و ناواضحات لازم داره: ۱- هیچ کدوم رو (فکرشو بکن، هیچ کدوم!) از ماهواره نمیبینم. طبعن چوی توی امریکای شمالی نیستم امکان دیدن اینها رو از خود تلویزیون ندارم. عطف به تاخیر تقریبن یک روزهی بین روز دیدن و روز پخش! ۲- تحقیقن و تقریبن (و عملن) و با…
-
روتینِ رقتانگیزِ زمستانی
عاشق زمستانم، نه به خاطر سرد بودنش (که موهبتیست به جای خودش) که به خاطر قهوه خوردنهای شبانه و باز کردن پنجره و بخار از دهن بیرون زدن نیمه شبانه. عاشق اینم که نیمه شب کنار پنجره باز و ماگ بزرگ (بزرگ!) قهوه (یا شیر کاکائو) بشینم و مزخرفترین چیزهای ممکن را ببینم. برای زمستان…
-
سه روز کندور!